نشست "فتوژورنالیسم و نوگرایی در عکاسی مستند اجتماعی"
عکاس فرانسوی" عکاس باید مولف باشد
نشست « فتوژورناليسم و نوگرايي در عكاسي مستند اجتماعي» با حضور ژان گامي؛ عكاس فرانسوي، سيف الله صمديان، محمد اسلامی راد و حسن غفاري در سينما تك موزه هنرهاي معاصر تهران برگزار شد.
سیف الله صمدیان در ابتدای این نشست گفت: ژان گامی یکی از چهرههای به نام عکاسی مستند اجتماعی در عرصه بینالملی است و سالها پیش محمد اسلامی راد زمینه آشنایی من را با او فراهم کرد و آخرین بار او را در مراسم ارتحال امام خمینی (ره) دیدم و زمانی که در این دوره از جشنواره، دبیر بخش عکس برای دعوت از یک عکاس خارجی در جمع داوران هم فکری خواست، نخستین نامی که به ذهنم آمد ژان گامی بود.
صمدیان افزود: ژان گامی در یکی از معتبرترین آژانسهای عکاسی جهان سالهاست که کار میکند و آژانس عکس "مگنوم" یکی از با اخلاقترین آژانسهای عکس جهان است. راهیابی و همکاری با این آژانس بسیار سخت است و ایرانیهای بسیاری تاکنون تلاش کردهاند که به عضویت این آژانس دربیایند اما تنها ایرانی این آژانس عباس عطار است.
صمدیان ادامه داد: من در 18 سالی که در دانشگاهها عکاسی مطبوعاتی درس میدادم یکی از آژانسهایی که همواره و در کلاس ها عکس هایش را با دانشجویان می دیدیم و نقد می کردیم آژانس "مگنوم" بود و خوشحالم که امروز یکی از بهترین عکاسان این آژانس داور ششمین جشنواره تجسمی فجر است.
او با اشاره به چگونگی تاسیس آژانس عکس "مگنوم" گفت: این آژانس عکس دو سال پس از جنگ جهانی دوم توسط چهار عکاس معروف جهان با رویکرد حفظ استقلال عکاسان و مولف بودن عکاس راهاندازی شد تا عکاس تحت تاثیر سفارش روزنامهها نباشد.
صمدیان ادامه داد: یکی از مهترین دلایل من برای انتخاب گامی برای داوری جشنواره تجسمی فجر، فراهم شدن زمینه ای برای سفر دوباره گامی به ایران و پی گرفتن مجموعه عکاسی اش از ایران است. پروژه ای که بی شک یکی از مهمترین پروژه های عکاسی مستند از ایران است.
او افزود: هر عکاس حرفهای عملا باید به شیوه و نگاه خودش در عکاسی برسد و این شیوه خاص موجب تفاوت او با دیگران میشود و هر چقدر این شیوهها منحصر به فردتر شوند عکاسی جذاب میشود.
ژان گامی نیز با اشاره به رشد روزافزون فن آوری در جهان گفت: رشد فن آوری موجب شده است که امروزه همه عکاس شوند. اما موضوع مهمی که در فتوژورنالیسم مطرح است، بیطرف بودن است و یک عکاس در هنگام عکاسی باید در بهترین مکان ممکن قرار گیرد و یک فتوژورنالیست باید به درک درستی از این رشته عکاسی رسیده باشد و تمایز آن را با سایر هنرها بداند.
به گفته گامی در اروپا زمانی که در خیابان فردی را با یک دوربین فوقالعاده حرفهای ببنید، هیچکس او را به عنوان یک عکاس حرفهای جدی نمیگیرد. در عکاسی برخی فکر میکنند ابزار کار مهمترین وسیله یک عکاس است و هر کس که چنین امکانی داشته باشد بهترین عکس را میگیرد. اما چنین نیست مهمترین وسیله یک عکاس نگاه خاص او نسبت به جهان است. اول باید عکاس بود و بعد دنبال پروانهها گشت.
او افزود: در دهه 50 روشی در عکاسی به وجود آمد که یک عکاس در کوچه و خیابان دنبال سوژه برای عکاسی میگشت و هر صحنهای را که میدید شکار میکرد. این روش در عکاسی بسیار غریزی است و قابلیت این را ندارد که براساس آن عکس یک داستان ساخت. در واقع با این شیوه بدون داشتن ذهنیت نمیتوان به مجموعه رسید و با کوهی از تک عکس روبه رو خواهیم شد.
گامی ادامه داد: در سالهای اخیر با رشد جنگ ستیزی در جهان مجموعهای از عکاسان مفهومی به ساختن عکسهایی روی آوردند که مثلا عروسکها و سربازهای پلاستیکی را در میدانهای واقعی جنگ عکاسی میکردند. چنین شیوههایی اگر فراگیر شود، فاجعه است و عکاسی و عکاس نباید به دنبال مد و جشنواره پسند بودن برود.
این عکاس پیشکسوت با بیان اینکه برای شناخت عکاسی باید در ابتدا تعریف کنیم که این هنر چه تفاوتهایی با سایر رشتههای تجسمی دارد، افزود: برای اینکه یک عکاس حرفهای شوید باید مولف باشید.
او با بیان این مطلب که برای رسیدن به تعریف دقیق از فتوژورنالیسم باید خودمان را به عنوان یک عکاس بشناسیم گفت: یک فتوژورنالیست باید خودش باشد و در عکاسی به دنبال تقلید از دیگران نباشد. او باید ساده و چابک باشد.عکاس باید در ذهنیت و نوع زندگی خود شیوهای را پیش بگیرد که تفاوت فاحشی میان عکسی که او از یک حادثه تصادف میگیرد با عکسی که یک شهروند عادی با تلفن همراهاش میگیرد، باشد.
گامی با بیان این مطلب که مکان قرار گرفتن عکاس خیلی مهم است گفت: یک عکاس باید در موقیعت مکانی خوبی برای شکار سوژه باشد و باید با هوشمندی بهترین مسیر را برای گرفتن عکس انتخاب کند و در کارش سرعت عمل داشته باشد. برخی از عکاسان فکر میکنند که باید به منطقه بسیار عجیب و غریبی سفر کنند تا بتوانند مجموعه خوبی عکاسی کنند اما به نظر من در اطرف ما سوژه بسیار زیادی برای عکاسی کردن هست.
به گفته گامی از زمانی که عکاسی کردن آسان شده است، هنرمند شدن نیز بسیار آسان شده و آن قدر بحث هنرمند بودن مطرح میشود که به شدت از این موضوع بدم میآید.
او افزود: هر سال در آژانس عکس "مگنوم" بیش از 200 مجموعه به دست ما میرسد که ما برای همه این مجموعه ها وقت می گذاریم تا نسبت به عکاسی بی توجهی نکرده باشیم. در برخی از موارد تنها چندین مجموعه خوب از این میان مییابیم که به عکس ساده لوحانه برخورد نکردهاند.
به گفته ژان گامی مهترین نکتهای که موجب تمایز عکاسی آنالوگ با عکاسی دیجتال میشود سرعت است و این سرعت در تمام جنبههای عکاسی و زیباشناسی عکس تاثیرگذاشته است. حتی این تاثیر را در عکسالعمل مخاطب هم میتوانیم ببینیم.
او با بیان این مطلب که او فرد سنتگرایی نسبت به تکنولوژی نیست گفت: تکنولوژی موجب شده که هر کسی دوربین به دست شود و این موضوع بر اقتصاد عکس هم تاثیر گذاشته است و با این اوضاع بیشتر روزنامه ها یا عکاس ندارند و یا دیگر سفارش عکس نمیدهند و به راحتی میگویند عکس را از روی اینترنت پیدا میکنیم.
گامی با اشاره به مساله نخریدن عکس در ایران گفت: زیاد ناراحت نباشد در اروپا نیز این موضوع شایع است و در چنین شرایطی من ترجیح میدهم یک چریک باشم تا نماینده جهانی پول و برای همین همواره سعی میکنم استقلال خودم را حفظ کنم و با پول هنرم را ابزاری نکنم.
گامی ادامه داد: در عکاسی مطبوعاتی همان قدر که سرعت عمل مهم است، عکس نباید دست کاری شده باشد و وقتی عکس گرفته میشود باید تاریخ و مکان آن درج شود. اگر مثلا همین امروز حسن روحانی در قم سخنرانی میکند و چند شهروند عادی از او با تلفن همراه عکس بگیرند این عکس زمانی اهمیت پیدا میکند که زمان و مکان آن ثبت شود.
او یادآور شد: عکاسی در زمان کنونی امری آسان شده و افراد به راحتی به عنوان هنرمند شناخته میشوند اما فقط اثر یکی از هزاران نفر بر اساس تلاش خویش جلب توجه میکند.
گامی اظهار کرد: یک عکس خبری مناسب و مطلوب باید دارای حاوی شش عنصر خبری (که، کجا، کی، چه، چگونه و چرا) باشد و به طور حتم عکس یک شهروند عادی این نشانههای خبری را نخواهد داشت.
ژان گامی با اشاره به تفاوتهای عکاسی با دوربینهای آنالوگ و دیجیتال گفت: عکاسانی که با دوربین فریمدار کار میکردند، هر یک عکس آنان؛ به مثابه تیری بود که از چله کمان رها میکردند.
او با اشاره به این که این روزها اخبار و عکسها دست کاری میشوند و اطلاعات درست به مخاطبان داده نمیشود، گفت: مثلا بسیاری از عکسهای که از جنگ در منطقه خاورمیانه منتشر میشود دست کاری شدهاند و اتفاقا این عکسها به جشنوارههای مختلف نیز ارسال میشوند و برخی هم جوایزی را از آن خود کردهاند.
در ادامه محمد اسلامی راد یکی از عکاسان پیشکسوتی که با بسیاری از آژانسهای معتبر عکاسی همکاری کرده است گفت: من خودم را مثل شما یک علاقه مند به عکس میدانم و نه چیزی فراتر. سوالی که بارها طرح شده این است که هر کسی دوربین به دست شد آیا عکاس است یا نه؟ امروزه من بسیار خوشحالم که همه علاقه مند به عکاسی شدهاند. سالهای پیش وقتی در کوچه و خیابان کسی یک عکاس میدید با تعجب او را نگاه میکرد اما امروزه بیشتر این افراد دوربین دارند و تا پیش از این حرفه ما برای آنها جدی گرفته نمیشد اما امروزه که میآیند و مثلا درباره نورسنجی می پرسند.
اسلامی راد افزود: کسانی که دنبال پول یا شهرت هستند بهتر است سراغ عکاسی مطبوعاتی نیایند. در این رشته نه پول وجود دارد و نه امنیت و کسانی که در این رشته عکاسی برای سالهای متمادی میمانند که سخت کوش و باهوش هستند و به شدت عاشق. واقعا اگر کسی فکر میکند پس از پایان دوره دانشگاه میتوانند با انتخاب عکاسی مطبوعاتی؛ شغل پردرآمد و آبرومندی داشته باشد باید بگویم راه را اشتباه آمده است.
او با اشاره به خاطرهای بسیار دور گفت: شاید 25 سال پیش بود که با ژان گامی از عکاسی یک پروژهای به خانه من باز میگشتیم سر راه از جلوی سوپر مارکت محله ما که درآمدش خوب بود رد شدیم من واقعا به ژان گفتم کاش ما هم چنین مغازهای داشتیم و از آنجا هزینههای زندگیمان را تامین میکردیم و بعد میرفتیم عکاسی.
او افزود: چیزی که عکاسان خارجی درباره عکاسان ایرانی میگویند این است که بسیاری از عکاسان ایرانی به جای این که مسیری را طی کنند تا عکاس شوند پشت یک صخره قایم میشوند و یک آن خودشان را همچون یک شناگر وسط آب میاندازند که این راه درست نیست. ممکن است به سرعت به نقطهای برسی و حتی برایت کف بزنند اما چون مسیر را درست نیامدهای مقطعی است.
اسلامی راد با بیان این مطلب که از گامی و دوستان او بسیار آموخته است گفت: سالها پیش ژان و دوستانش قرار گذاشتند و من را پیش استادشان "الویت اروید" بردند. برای رسیدن به قرار مشقتهای مختلفی را طی کردیم و در نهایت وقتی نزد استاد رفتیم او گفت چون من بازنشسته شدهام دیگر عکاسی نمیکنم و فقط نقاشی میکنم و هر چیزی که میکشم عالی و بیعیب و نقص است. او در ابتدا از دیدن عکسهای من امتناع کرد بعد به وجد آمد و شروع به دیدن عکسهایم کرد.
او افزود: واقعا برای من سفر او به ایران بسیار عجیب بود. او تعریف کرد که چگونه با فیل و سپس کامیون به ایران سفر کرده است. عکاسی ظاهرش ساده است اما در باطن بسیار دشوار است. اما امروزه ما را با هواپیما به منطقه مورد نظر میبرند و ما یا عکس نمیگیریم و بیانگیزه چند فریم عکس میگیریم.
این عکاس افزود: چیزی که من از ژان گامی یاد گرفتم این بود که میان علایق، عکاسی و خانوادهام مرز بگذارم و اجازه ندهم یکدیگر را تحت الشعاع قرار بدهند. در این سالها که عملا مطبوعات به عکس اقبالی نشان نمیدهند و زندگی عکاسان سخت شده است، من دیگر فقط برای خودم عکس میگیرم.
اسلامی راد افزود: الویت اروید به من گفت یک عکاس باید مثل اسب بارکش باشد و از صبح تا شب کار کند. متاسفانه امروز عکاسان دیگر برای عکس وقت نمیگذارند و برای همین است که تعداد مجموعه عکسها کم شده و همه به تک عکس روی آوردهاند. چون تنها ساعت کوتاهی را به عکاسی اختصاص میدهند.
او ادامه داد: من واقعا متاسفم که نتوانستم نصیحت های ژان گامی و استادش را در عکاسی به کار بگیرم اما شهامتش را دارم که بگویم اما چون نه صدایم خوب است و نه بلدم مثل اروید نقاشی کنم، پس همچنان عکس میگیرم.
ژان گامی در ادامه از اسلامی راد به خاطر شکسته نفسیاش تقدیر کرد و گفت: گفتن چنین چیزهایی شهامت میخواهد و این ستودنی است.
گامی در ادامه با بیان این مطلب که عکاسی برای او با دوربین آنالوگ و دیجتال فرقی نکرده است گفت: من همان کاری که با دوربین آنالوگ در عکاسی میکردم را با دوربین دیجیتال میکنم و با توجه به امکانات دوربین دیجیتال برای تغییر و تحول در عکس؛ من هیچ تغییری در عکسهایم ایجاد نمیکنم و فقط تنها کاری که میکنم این است که گاهی برای عکاسی صحنه و طبیعت برخی عناصر را حذف میکنم چیزی که در 30 سال پیش برایم غیر قابل قبول بود و جرم محسوب میشد.
ژان گامی در ادامه با بیان این مطب که عکاس باید حرفهای سفارش دهنده را بشنود؛ اما هنگام اجرا باید با هوشش ذهنیت خود را در عکس اجرا کند گفت: یک عکاس باید زیرکانه عکسی را که مد نظرش است بگیرد و باید به گونهای رفتار کند که نظر سفارش دهنده را جلب کند.
به گفته گامی، عکاس باید برای خودش ایده داشته باشد ولی بیطرف باشد و خودش را درگیر حزب و گروه خاصی نکند. مثلا برای برسون فرصتی فراهم شد که از مجلسی با حضور ملکه و مردم عکاسی کند اما او در کمال ناباوری به ملکه و خانواده سلطنتی پشت کرد و لحظههای مردم عادی را در مواجهه با این دیدار ثبت کرد. این عکسها در جهان بسیار مشهور شدند.
او در ادامه درباره اقتصاد هنر گفت: من در آژانس "مگنوم" حقوق ندارم و باید خودم سرمایهگذار کارم باشم. در ابتدا نسبت به این موضوع تردید داشتم و پولی هم نداشتم که برای پروژههای عکاسی صرف کنم اما اسلامی راد به من توصیه کرد که در این راه گاهی هم باید ضرر کرد اما تجربه به من ثابت کرد که حتی اگر پولی را از دست بدهی و بازنگرد ضرر نکردهای.
گامی گفت: مثلا من برای یک پروژه 20 هزار یورو هزینه میکنم اما حدود دو سال طول میکشد که من نیمی از پولی که هزینه کردهام را برگردانم و با این تفاسیر زندگی من از تک عکسهایی میگذرد که گاهی مطبوعات برای تبلیغات از من میخرند. اما متاسفانه دیگر روزنامهای نیست که به من سفارش عکس بدهد.
حسن غفاری؛ دبیر رشته عکس ششمین جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر در این نشست گفت: امروزه با فراگیر شدن تلفنهای همراه دوربیندار، عکاسی کار بسیار سادهای شده است و تودههای مردم همه عکاس شدهاند اما پرسش اساسی این است در چنین دورانی تفاوت یک عکاس با مردمی که دوربین به دست شدهاند چیست؟، به نظر من شاید عکاسی کردن ساده شده است اما نباید عکاسی را کار ساده انگارانهای فرض کنیم.
غفاری در ادامه گفت: یکی از معضلاتی که هم اکنون جامعه عکاسان حرفهای در کشور با آن دست مواجه است برگزاری همایشها و مسابقات عکاسی مراکز دولتی و نیمه دولتی است که به صورت مقطعی و در راستای ذخیره آثار در آرشیوهای این سازمانها با کمترین هزینه اجرا میشود. این رفتار برخی از سازمانها و نهادها در کشور به نوعی ظلم در حق عکاسان حرفهای است چرا که با کمترین هزینه از نگاه و تفکر عکاسان سو استفاده میکنند. با این که خود من یکی از اعضای هیات داوری بسیاری از جشنوارهها هستم اما هیچ اعتقادی به آنها ندارم. باید برخی از سازمان ها به جای برگزاری جشنوارههایی که فقط جنبه سفارشی دارند، این هزینه را برای عکاسی یک مجموعه در اختیار یک عکاس حرفهای بگذارند.
این عکاس ادامه داد: این جشنوارهها به آفت بزرگی برای عکاسی ایران بدل شده و بسیاری از این جشنواره ها اتوبوسی هستند و همین گونه هم عکس در کشورمان تعدادش افزایش پیدا میکند. عکسهایی که فقط براساس نگاه دبیر یا برگزار کننده این تور عکاسی گرفته شدهاند.
دبیر بخش عکس ششمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: برای این دوره از جشنواره هشت هزار و 895 اثر به دبیرخانه ارسال شده بود اما هیات داوران به سختی توانستند فقط 64 اثر را از مجموع این اثر انتخاب کنند و در معرض دید مخاطبان قرار دهند. قرار بود که در تیم داوری عکاس خارجی دیگری نیز حضور داشته باشد که در آخرین لحظه او نتوانست به جمع داوران بپیوندد و محمد غفوری برای داوری نهایی به گروه داوری اضافه شد.
او با بیان اینکه اغلب عکسهای ارائه شده به جشنواره لایههای ظاهری زندگی انسانها بود، خاطرنشان کرد: عکاسان فقط شادی افراد را در یک مقطع کوتاه به تصویر کشیده بودند و این در حالی است که زندگی شامل امید و حرکت بوده و در تمامی لایههای زندگی وجود دارد. متاسفانه اغلب آثار نشان میدهد که عکاسان دچار روزمردگی شده و کمتر دارای تامل و اندیشه هستند و این در حالی است که عکاسی مستند اجتماعی باید پیوستگی و وابستگی داشته باشد.
غفاری گفت: وظیفه عکاس مستند اجتماعی ایجاد تحول و اصلاح در جامعه است و به طور حتم تک عکسهای پراکنده نمیتوانند به این هدف برسند. یکی از معضلاتی که هم اکنون جامعه جوان عکاسی با آن دست به گریبان است نگاهها و جهتگیریهای است که تمامی هنرمندان را درگیر خودش کرده و سوژههایی همچون خودکشی، اسید پاشی و یا آتشسوزی فراگیر شده است. این در حالی است که سوژههای ناب و بکر زیادی در کشور داریم که هنوز همچنان دست نخورده باقی است. برای داشتن یک عکس خوب باید عکاسان وقت، زمان و انرژی بیشتری را بر سر سوژههای خودشان بگذارند و سعی کنند تا در زمانهای متفاوت عکاسی کنند. نمیتوان یک سوژه را در عرض 24 ساعت عکاسی کرد و به عنوان اثری ارزشمند در عکسی مستند اجتماعی معرفی کرد.
این عکاس در ادامه گفت: هدف عکاسی اجتماعی؛ ایجاد امکان و قابلیتی برای اصلاح جامعه است و تا زمانی که عکسها از عمق نگاه عکاس برخوردار نباشند چنین کارکرد عکس اجتماعی مخدوش میشود. عکاسی مستند اجتماعی نباید تنها تک پرتره از افراد باشد بلکه باید انسان و پیرامون او را نشان دهد و متاسفانه بیشتر عکسهای مستند اجتماعی به سمت تک پرتره رفته است.
در بخش پایانی مراسم که تا ساعت 19 به درازا کشید ژان گامی مجموعهای از عکسهایش را برای حاضران به نمایش گذاشت و توضیحات کوتاهی درباره برخی عکسها داد. در پایان نیز عکاسان شرکت کننده با ژان گامی عکس بادگاری گرفتند.